انواع رئیس اعصاب خردکن و روش تا کردن با هر کدام از آنها
یک رئیس بد میتواند با در میان نگذاشتن بازخورد و راهنماییهایی مرتبط با کارتان و یا اختصاص دادن امتیاز منفی به عملکرد شما، زندگی حرفهایتان را تحتالشعاع قرار دهد.
اگر با انصاف باشیم، باید بگوییم اکثر رئیسهای بد در واقع آدمهای بدی نیستند،بلکه آدمهایی خوب در نقشهایی اشتباهاند. رئیستان چه آمار بگیر باشد و چه بدجنس، میتوانید با این روشها کنترلش کنید و سلامت عقلتان را حفظ کنید.
۱. رئیس ریزبین و جزئینگر
رئیستان میخواهد تک تک ایمیلهایتان را بخواند. نه اینکه فقط بخواهد رونوشتی از تمام ایمیلهایتان برایش ارسال کنید، نه، بلکه میخواهد بالای سرتان بایستد و تک تک کلمات را به شما دیکته کند. حتی برای شسته شدن لیوانها هم برنامه میچیند. استانداردهای مخصوص خودش را برای تعویض جوهر دستگاه کپی دارد. دارد دیوانهتان میکند.
استراتژی
شما هم مثل او جزئینگر شوید تا کنترل اوضاع دست خودتان باشد. در تقویم روزانهتان زمان کارها را هم مشخص کنید، حتی اگر شده برای هر روز. سر جلسات اول صبح، ریز کارهای آن روزتان را مشخص کنید. از او بپرسید دوست دارد چگونه کارها پیش بروند. بپرسید دوست دارد نتیجه نهایی را ببیند یا خیر. بپرسید آیا ترتیب کارها مطابق میلش هست یا نه. بپرسید باید هنگام تایپ از چه فونتی استفاده شود. بپرسید آیا لازم است جلسهی دیگری هم بعد از ناهار برگزار کنید یا خیر. هر چه میگوید یادداشت کنید و انجام دهید.
خلاصه اینکه، آنچه میخواهد در اختیارش قرار دهید و بعد کلی هم از خودتان اضافه کنید. نتیجه کار میتواند یکی از موارد زیر باشد :
- عاشق کارتان میشود! هر چند که هنوز هم رئیس جزئینگری دارید، اما حداقل الان از شما راضی است.
- آن قدر ریز میشوید که دیگر اعصاب رئیستان هم خرد میشود و میگوید «خودت انجامش بده.»
- شاید به مرور زمان، در چند هفته و یا چند ماه اعتمادش را جلب کنید. حالا او از همه ایراد میگیردبه جز شما.
۲. رئیس دست و پا چلفتی
رئیستان هیچ ایدهای از مدیریت کردن و اینکه شما چه کارهاید ندارد. وقتی سراغتان میآید و میگوید دارید کارتان را اشتباه انجام می دهید، مسلم است که نه، اشتباه انجام نمیدهید. او تمام کارکنان و مشتریان را از خود میراند و توانایی مدیریت جلسات را ندارد.
استراتژی
اول، باید آن کسی شوید که به رئیستان حس ریاست میدهد.تمام گیجبازیها و نظرات احمقانه را به نفع خودتان استفاده کنید. خردهکاری و جمع کردن گندکاریهای دیگران بس است. اسم خودتان را در پروژهها وارد کنید. داوطلب برگزاری جلسات شوید. با خستگیناپذیری، دائما خودتان را جاهایی نشان دهید که افراد با جایگاه بالاتر ببینند چطور دارید با آرامش کار شرکت را پیش میبرید. در عین حال، با رئیس ناتوانتان هم مهربان باشید و بزرگوارانه به خاطر کارهایی که همه میدانند کار او نبوده است از او تشکر کنید.
۳. رئیس حواسپرت
رئیستان هیچ ایدهای در مورد کارمندانش و گزارشهایشان ندارد. اگر از او سوالی ریز در مورد کار یا وظیفه کنونیتان بپرسید، با پاسخی گنگ و یا نظری بیربط رو به رو خواهید شد. آیا اصلا میداند این شرکت چه کار میکند؟
استراتژی
به روشی که وجهه او هم حفظ شود، در جریان کارها قرارش دهید. سعی کنید نسبت به او شناخت پیدا کنید. اگر منزوی است و ترجیح میدهد در دفترش پناه بگیرد و از مکالمات روزمره دوری کند، در سطحی بالاتر و عالمانهتر با او ارتباط برقرار کنید. سعی کنید چیزهای مهم در نظرش را پیدا کرده و روی همانها تاکید کنید.اگر به انزوا در دفترش ادامه داد، دیگر وقت مدیریت کردن شرایط خودتان است. برای خودتان برنامهای تنظیم کنید.
4. رئیس بدجنس
آخرین باری که اشتباهی از شما سر زد را به خاطر دارید؟ بله، هر کسی باشد به خاطر خواهد داشت ،چرا که رئیس اعصاب خردکن به همه گزارش داده است. از شدت استرس زخم معده گرفتهاید و موهایتان ریزش پیدا کرده است.
استراتژی
مستقیما به موضوع رسیدگی کنید. ننشینید و به تعریف و تمجیدهای سطحی و بیمعنی قانع نشوید.
بعضی از رئیسها دوست دارند با افرادی کار کنند که با آنها همتا و برابرند، افرادی که مورد احترامشان و پذیرای انتقاد هستند. برای همین شاید سر خم کردنهای شما برای بهتر کردن اوضاع اتفاقا اوضاع را بدتر هم کرده باشد.
5. رئیس صمیمی
رئیستان زیادی مهربان است! همکارانتان دیر سر کار میآیند و مهلت انجام کارها را جدی نمیگیرند. خبری از بازخورد مورد نظر شما هم نخواهد بود. شاید هم وقتی کل سال را برای ترفیع گرفتن زحمت کشیدهاید، ناگهان ببینید رئیستان چندان هم از کارتان راضی نبوده و صرفا با شما خوب برخورد میکرده است.
استراتژی
به طور مستمر وضعیت را ارزیابی کنید. فضا را شما دیکته کنید. نگذارید حواستان با گپ زدنهای دوستانه پرت شود .توقعات رئیستان را یادداشت کنید. از رفتار دوستانه و پراحترام رئیستان تشکر کنید اما تاکید کنید که بازخوردی صادقانه میخواهید.
منبع: بیزینس ترند