تحلیل استرس شغلی در چند نمونه از سازمانها

1)  مقایسه ی استرس شغلی در مدیران مدارس با منبع کنترل درونی- بیرونی:

منبع کنترل به عنوان یکی از ویژگی های شخصیتی ، بر بسیاری از جنبه های رفتاری

مدیران و کارکنان تاثیرگذار است .جامعه آماری مورد مطالعه کل مدیران مدارس در مقاطع مختلف شهرستان تربت جام و نمونه شامل 120 نفر 58 مرد و 62 زن ،که با روش نمونه گیری لایه ای- تصادفی انتخاب شدند .برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه، تحلیل واریانس دو طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید . نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان استرس شغلی مدیران با منبع کنترل درونی –بیرونی تفاوت معناداری وجود ندارد، همچنین بین میزان استرس شغلی مدیران زن و مرد تفاوت معناداری وجود ندارد و دو عامل جنسیت و منبع کنترل در استرس شغلی مدیران با یکدیگر تعامل ندارند اما میزان استرس مدیران با سوابق مختلف، تفاوت معناداری وجود داشت ، مدیران با سابقه بیش از 10 سال، نسبت به مدیران با سابقه زیر 5 سال از استرس کمتری برخوردار بودند .

بحث و تفسیر

با توجه به یافته های آماری بدست آمده در این پژوهش، بین نوع منبع کنترل با استرس شغلی در مدیران رابطه ی معنا داری بدست نیامد.نتایج اکثر تحقیقات انجام شده در خارج از کشور که از نظریه راتر ( 1966 ) الهام گرفته است به رابطه بین نوع منبع کنترل با استرس اشاره کرده است ولی در این تحقیق چنین رابطه ای بدست نیامد . می توان اینطور پیش بینی کرد راتر تاکید کرده است که کنترل درونی افرادبا بالا رفتن سن افزایش می یابد. او معتقد بود بیشتر رفتارها آموختنی است ، و عوامل ژنتیکی اهمیت کمی دارد. یعنی بیشتر تربیت است که ما را هدایت می کند نه طبیعت و شخصیت همواره در حال تغییر است .

2) بررسی ارتباط کمردرد با عوامل روانی- اجتماعی و استرسهای روانشناختی شغلی در پرستاران بیمارستانهای شهر آمل:

پرستاران به عنوان یک گروه پرخطر برای ابتلا به کمردرد شغلی شناخته شده اند. این پژوهش به منظور تعیین ارتباط کمردرد با عوامل روانی- اجتماعی و استرس های روانشناختی شغلی در پرستاران بیمارستانهای شهر آمل انجام شد.

 روشها: در این مطالعه تحلیلی 400 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستانهای شهر آمل پرسش نامه ای شامل 3 قسمت اطلاعات دموگرافیک، استرس های روانی- اجتماعی مرتبط با کار و استرس های روانشناختی مرتبط با کار را تکمیل نمودند. نتایج به صورت نسبت شانس خام و تطبیق شده و فاصله اطمینان 95 % بیان گردید.

نتیجه:

ارتباط معناداری بین استرس های روانشناختی مرتبط با شغل در محیط کار و تجربه کمردرد واحدهای مورد پژوهش طی یک سال گذشته وجود داشت . هم چنین سردرد در محیط کار اضطراب ،فشار در ناحیه سر، خستگی از کار زیاد ،بی حوصلگی و خلق پایین ، عجله در کار و احساس ناامنی، ناتوانی در تحمل افراد هم دیده شد .

هم چنین نتیجه این پژوهش نشان داد وزن، قد و ورزش با کمردرد پرستاران بیمارستانهای شهر آمل ارتباط معناداری دارند. مطالعات نشان میدهند که حفظ وزن طبیعی بدن فشار وارد بر ستون فقرات را کاهش میدهد و وزن اضافی شکمی فشاری به مهره ها وارد میکند که میتواند سبب اسپاسم های مزمن در ناحیه کمر شود، وقتی که ماهیچه های پشت منقبض میشوند تا شکم را بالا نگه دارند نیروهای غیر طبیعی بر روی مهره ها سبب تحلیل پیشرونده و آرتریت در ستون مهره ها می شود.

مهمترین یافته این پژوهش ارتباط کمردرد با عوامل استرس زای شغلی بود. این یافته پیشنهاد میکند که یکی از راههای کنترل شروع و عود مجدد کمردرد شغلی از طریق کنترل فشارهای روانی محیط کار میباشد. با انجام اقدامات پیشگیری کننده مانند تعدیل و یا اصلاح محیط روانی- اجتماعی محیط کار وآموزش تکنیک های کاهش استرس میتوان از ناتوانی ناشی ازکمردرد کاست. البته باید توجه داشت که برنامه های پیشگیری کننده نه تنها باید برای کاهش احتمال بروز رویدادهای استرس زا تدوین گردد، بلکه به علت غیرقابل اجتناب بودن چنین رویدادهایی، افزایش مهارت پرستاران در رویارویی با تنیدگی باید هدف بعدی قرار بگیرد تا بدین وسیلههزینه های مستقیم و غیرمستقیم ناشی از کمردرد کاهش یابد.

 

3) بررسی نقش سبک های دلبستگی، هوش هیجانی و استرس شغلی بر رضایت شغلی  دبیران مقطع متوسطه شهر مشهد:

 هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سبک های دلبستگی، هوش هیجانی و استرس شغلی بر رضایت شغلی معلمان بود جامعه پژوهشی کلیه دبیران مقطع متوسطه نواحی هفت گانه مشهد بودند.نمونه آماری شامل 300نفر بود که با روش نمونه گیری چندمرحله ای خوشه ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها به کمک پرسش نامه های سبک دلبستگی بزرگسالان هوش هیجانی شرینگ، استرس شغلی کریاکوساتکلیف و رضایت شغلی بری فیلدورث انجام شد و به کمک روش های آماری همبستگی، تحلیل رگرسیون گام به گام، تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتیجه:

با توجه به نتایج پژوهش و همبستگی مثبت دلبستگی ایمن و مؤلفه های هوش هیجانی خودکنترلی، مهارت اجتماعی و همدلی می توان نتیجه گرفت افراد با دلبستگی ایمن مهارت های تنظیم هیجان بالاتر، ارتباطات بین فردی بیش تر و از مهار ت های همدلی بیشتری برخوردارند. همچنین افراد با دلبستگی اضطرابی از خودکنترلی، مهارت اجتماعی، خودانگیزی وهمدلی کمتری برخوردارند . دلبستگی اجتنابی با هیچ یک از زیرمقیاس های هوش هیجانی رابطه ندارد شاید دلیل آن این باشد که این افراد با کنار ه گیری از موقعیت ها از درگیری و چالش بامحیط که لازمه مهارت های هوش هیجانی است، بی بهره اند افراد با دلبستگی ناایمن در مقایسه با افراد با دلبستگی ایمن در هوش هیجانی نمرات کم تری کسب کرد ه اند، همسو  می باشد. همچنین افراد با دلبستگی ایمن استرس شغلی کم تری را تجربه می کنند و در مقابل افراد با دلبستگی اضطرابی استرس شغلی بیش تری دارند. بین دلبستگی اجتنابی و استرس شغلی رابطه ای یافت نشد . می توان این گونه تبیین کرد که افرا د با دلبستگی اجتنابی با کناره گیری ازموقعیت ها، از شرایط استرس زا کناره می گیرند.