تحلیل رفتار مصرف کننده در اینترنت -بخش 2
استنباط اول: بین عوامل سه گانه تصمیم گیری خرید رابطه معناداری وجود دارد. در نظریه هابرماس عوامل "صدق و صحت و حقیقت " از عوامل بنیادی و به هم وابسته پایه ای تلقی می شوند. بنابراین پژوهشگر با استنباط فوق به سنجش معناداری این رابطه پرداخت. کلیه عوامل با یکدیگر دارای همبستگی نسبتا بالایی بوده و این روابط در سطح 99 % اطمینان معنا دار است.
استنباط دوم : بین زنان و مردان در عوامل سه گانه تصمیم گیری تفاوت معناداری وجود دارد.
برای آزمون این استنباط از آزمون ناپارامتریک یو من ویتنی برای مقایسه دو گروه مستقل استفاده گردید . نتایج مربوطه نشان می دهد که از این جهت بین پاسخگویان دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد.
استنباط سوم : بین کسانی که عامل گفتگو را برای خرید ضروری می دانند و کسانی که این امر را ضروری نمی دانند در عوامل سه گانه تصمیم گیری تفاوت معناداری وجود دارد.
استنباط چهارم : بین افراد دارای مقاطع تحصیلی متفاوت در عوامل سه گانه تصمیم گیری تفاوت معناداری وجود دارد.
برای آزمون این فرضیه آزمون ناپارمتریک کروسکال والیس جهت سنجش تفاوت های چند گروه مستقل استفاده شد . نتایج مربوطه نشان می دهد که در هیچ یک از عوامل سه گانه بین پاسخگویان از جهت تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد.
استنباط پنجم : بین افرادی که کاربری های متفاوتی از اینترنت دارند در عوامل سه گانه تصمیم گیری تفاوت معناداری وجود دارد.
برای آزمون این فرضیه نیز از آزمون ناپارمتریک کروسکال والیس جهت سنجش تفاوت های چند گروه مستقل استفاده شد.
استنباط ششم : بین کسانی که فعالیت های مرتبط با خرید اینترنتی انجام داده و آنهایی که انجام نداده اند تفاوت معناداری در بین عوامل سه گانه وجود دارد. برای آزمون این فرضیه از آزمون ناپارامتریک یو من ویتنی برای مقایسه دو گروه مستقل استفاده گردید نتایج نشان می دهد که از این جهت نیز بین پاسخگویان دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد.
استنباط هفتم : بین کسانی که پرسشنامه را به صورت اینترنتی پاسخ داده اند و آنهایی که به صورت کاغذی به پرسشنامه جواب داده اند ، تفاوت معناداری در بین عوامل سه گانه وجود دارد. برای آزمون این فرضیه از آزمون ناپارامتریک یو من ویتنی برای مقایسه دو گروه مستقل استفاده گردید.
نتیجه گیری
در هر دو گروه نتایج، "گفتگو " به عنوان اصل و ضرورت مورد تائید بود . همانگونه که اشاره شد، از لحاظ آماری 92 درصد از 724 نفر پاسخ دهنده به پرسشنامه بر ضرورت گفتگو تاکید داشتند و در گروه کانونی نیز شرکت کنندگان در اظهارات خود به "اصل" بودن گفتگو اشاره نمودند . همچنین در هر دو روش مولفه های "صحت،" "صدق" و "حقیقت" به عنوان متغیرهای زیر بنایی یا تسهیل کننده گفتگو مورد تائید واقع شدند . در مقابل، در گروه کانونی نیز شرکت کنندگان با اشاره به مفاهیم متناظر با این مفاهیم به طور جداگانه بر اهمیت آنها تاکید داشتند.
یافته های کمی حاکی از آن بود که در خصوص عوامل سه گانه پاسخ دهندگان توقعات یکسانی از خریدار و فروشنده نداشتند . به طور مثال، ایشان وزن بیشتری را برای اهمیت صداقت و حقیقت نزد فروشنده قائل بودند تا نزد خریدار . این شکاف در داده های گروه کانونی نیز انعکاس یافت . همچنین یافته های کمی و کیفی اعتماد را به عنوان عاملی مهم تلقی می کنند. در مدل پاردایمی حاصل از مباحث گروه کانونی عامل اعتماد در کنار سه عامل هابرماس قرار می گیرد و در پرسشنامه نیز میانگین این متغیر برابر با چهار بود که بیانگر اهمیت زیادی است که پاسخگویان به عامل اعتماد تخصیص دادند.
ادامه دارد
- ۹۵/۰۱/۱۳
- ۲۳۷ نمایش